لوک خوش شانس رو که یادت هست! در واقع توی همه ی مبارزات شانس باعث می شد که طرف مقابلش شکست بخوره، اما می دونی، این خوش شانسیش فقط برای دیگران خوب بود، چون در واقع اون خودش دشمنی نداشت و کارهاش عام المنفعه بودند و برای مردم خیر داشت. اما خود ِ لوک، یک کابوی غمگین و تنها بود، توی بیابون بی آب و علف که به سمت غروب دلگیر کویر می رفت