*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
پر از خالی
ساعت ۱۱:٥٠ ‎ب.ظ روز چهارشنبه ٢٧ تیر ۱۳۸٦  

گاهی سکوت تمامی زندگی را پر می کند.



 
يخبندان
ساعت ۸:٠۸ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٢٦ تیر ۱۳۸٦  

در تاریخ طبیعی نظریه ای هست مبنی بر اینکه سرخپوستان امریکا ـ که احتمالا از نژاد اسکیموها هستند ـ در فصل زمستان که اقیانوس در بین دو سرزمین یخ میبسته،  با استفاده از وصل شدن قطب شمال به منطقه ی آلاسکا، تونستند از قاره ی آسیا به قاره آمریکا وارد شود.

پس زمانی که تابستان بوده، یخ ها آب میشدند و دیگه راهی در میان نبوده برای گذر. میبینی، همیشه آب شدن یخ های در میان چندان مفید نیست!



 
هوايی
ساعت ٢:٤۱ ‎ب.ظ روز دوشنبه ٢٥ تیر ۱۳۸٦  

می خواهم پاشم بیام نوا ! مریم هستی؟

فردا نوشت: از بس که دیروز اینجا گرم شده بود هوایی ییلاق شده بودم



 
The wind of change
ساعت ۱:٤٢ ‎ق.ظ روز شنبه ٢۳ تیر ۱۳۸٦  

I follow the Moskva
Down to Gorky Park
Listening to the wind of change
An August summer night
Soldiers passing by
Listening to the wind of change

The world is closing in
Did you ever think
That we could be so close, like brothers
The future's in the air
I can feel it everywhere
Blowing with the wind of change

Take me to the magic of the moment
On a glory night
Where the children of tomorrow dream away
In the wind of change

Walking down the street
Distant memories
Are buried in the past forever
I follow the Moskva
Down to Gorky Park
Listening to the wind of change

Take me to the magic of the moment
On a glory night
Where the children of tomorrow share their dreams
With you and me
Take me to the magic of the moment
On a glory night
Where the children of tomorrow dream away
In the wind of change

The wind of change
Blows straight into the face of time
Like a stormwind that will ring the freedom bell
For peace of mind
Let your balalaika sing
What my guitar wants to say

Take me to the magic of the moment
On a glory night
Where the children of tomorrow share their dreams
With you and me
Take me to the magic of the moment
On a glory night
Where the children of tomorrow dream away
In the wind of change

این آهنگ رو از روزی که شنیده بودمش، خیلی مورد علاقه ام بوده. به مناسبت خراب کردن دیوار برلین در سال ۱۹۸۹، توسط یک گروه موسیقی آلمانی به اسم scorpions خونده شده، که امشب رتبه ی اول آهنگ های هم دوره ی خودش رو در دنیا کسب کرد. نحوه ی انتخاب آهنگ های برتر به میزان طرفداران عادی مردمی از سراسر دنیاست. آهنگ دوم «زمان خداحافظی» بود و آهنگ سوم موسیقی «تایتانیک» با صدای «دیوون» بود. اینم لینک واسه شنیدنش که بعید میدونم توو ایران باز بشه!

http://www.myvideo.de/watch/406735



 
اين ايرانيان با قريحه
ساعت ۱٢:٤٤ ‎ق.ظ روز پنجشنبه ٢۱ تیر ۱۳۸٦  

نانوا هم جوش شیرین می زند؛
بی چاره فرهاد!

 

پ.ن. این ایهام، که بعید نیست پیش از این خونده بودیدش، sms ی بوده در ایران، که توسط دوستی به من رسید. به نظرم زیبا اومد.



 
سرو عشق
ساعت ۳:۱٧ ‎ب.ظ روز شنبه ۱٦ تیر ۱۳۸٦  

زنده ام آنگاه که مهر می بخشم.

از تو ممنونم که این فرصت رو به من دادی.



 
 
ساعت ۱٢:٥٤ ‎ق.ظ روز پنجشنبه ۱٤ تیر ۱۳۸٦  

  

یاقوت خنده

                                  می شکفد،
                                        انار.
                            جواهرنشان می شود،
                                      درخت.



 
جای خالی کسی که نبود
ساعت ۱۱:٥۸ ‎ب.ظ روز چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸٦  

هیچوقت دوستش نداشتم. یک فامیل سببی که برام اصلا جالب نبود. اگه خونشون میرفتم، وقتی خونه نبود خوشحال تر بودم. آدمی از خانواده ی سطح پایین فرهنگی که توی بچگی یتیم شده بود و این بی پدر بزرگ شدن تاثیر زیادی در عقده ها و کمبودهاش داشت. با زیباترین دخترهای این فامیل ازدواج کرده بود ـ دختری که عشاقش توی فامیل آشنا کم نبودند ـ این پسرک یک لا قبای سیه چرده، در اون زمان همه به حیرت شده بودند از این ازدواج و میگفتند، زبونش باعث شد دختر به این خوشگلی رو به چنگ آورد! هر وقت بهش فکر میکردم، می دیدم عجب اخلاق بد و خودخواه و حقه بازی. کلا چیز خوبی از این آدم تو سرم نمیومد اما به هر حال زنش نزدیک بود بهم و خواسته یا ناخواسته اون هم دور نبود.

امروز با مقدمه ی خیلی خیلی کوتاهی در حد ۳ کلمه، خبردار شدم سه شب پیش نیمه شب سکته کرده و مرده. حدودا ۵۸ سالش بود. خبر مرگ کسی که از بچگیم میشناختمش، ولو دوستش نداشتم و آدم جالبی به نظرم نبود، برام شوکی بود! وقتی که فهمیدم مرد، فورا یاد زنش افتادم که چه زندگی رو باهاش سوخت و ساخت، حقیقا این زن مظهر تحملی بود برای خودش. و بعد دختراش، ناراحتشون شدم، میدونم که چقدر سخت است برای دختر از دست دادن پدرش. به خصوص که هنوز مجرد هستند و حامی احساساتشون پدر است.

نمی دونم چرا برای مردی که همه ی عمرم هرگز دلم نخواسته بود ببینمش این همه نوشتم!! نه گمونم برای اون باشه، برای خاصیت مرگ است، هر چقدر ازش دم بزنم و به خودم بگم برام راز نیست و همه اش فرایندی زیستی است و صرفا پایان روند یک سیستم است که کم آورده و از رده خارج شده. اما باز هم وقتی یک قدم قابل لمس تر میشه، جای خالی اونی که تا دیروز توی صف کنارت ایستاده بود و حالا نیست، برات یک جوریه! و مرگ، انگار باز هم باهاش غریبه ام! 

دوستش نداشتم، اما اونم آدمی بود از نسل مردم سرزمینهایی که کمبودهای زندگی تربیت بیمار بهشون داده بودند، روانش آرام.



 
نواهای آشنا
ساعت ۳:۱٠ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ۱٢ تیر ۱۳۸٦  

نمی دونم چه سرری توی این تار ایرانی هست که وقتی می شنومش انگار تار روحم را می نوازند! چنان عمیق احساسش می کنم و شور و وجدی در من ایجاد می کنه که هر بار گویی بار اول است و متعجب میشم، از این همه نزدیکی و آشنایی درونی با این آوای فرا زمینی!

 کاملا و عمیقا می تونم حدس بزنم چی باعث سماع عارفانه بعد از شنیدن این نوا میشه ـ اما خوب برای درک سماع در پي شنیدن صدا در کوی مسگران، حتما عمری راه باید طی کنم تا شاید به همین منوال درکش کنم. 

درست مثل همان پانزده سال پيش که شنیدن صدای این ساز مرا واداشت تا به دنبال آموزش موسیقی سنتی برم و از لذت صدای این ساز بیشتر بهره ببرم. اون زمان هم صدای ساز جادویی استاد ذوالفنون به وجدم آورد؛  هنوز اون سه تار رو دارم. شاید یک روزی ادامه اش دادم!!

ای دل اگر عاشقی، با صدای افتخاری و سه تار استاد ذوالفنون

صدای: تار و سه تار، دوتار ترکمن ها با اون هی هی جالب و منحصر به فرد، کمانچه، سنتور، نی، چنگ، گیتار، پیانو، ساکسیفون، سازدهنی از نوع سبک کانتری میوزیک امریکای شمالی و ویلون. صدای بارون و صدای شب، آره گمونم همین چندتا!! باشه. نواهای مورد علاقه ی من هستند. به همین کمی؟؟



 
برساوش
ساعت ۸:٠۳ ‎ب.ظ روز شنبه ٩ تیر ۱۳۸٦  

  Alles gute zum Geburstag  



 
Freiheit
ساعت ٩:٥٧ ‎ب.ظ روز چهارشنبه ٦ تیر ۱۳۸٦  

 

برای پرنده ی آزادی قفسی ساخته اند از دروغ، ولی ندانستند که آزادی بال هایی دارد به وسعت حقیقت.

 

  They made a cage of lie for bird of freedom but they didn't know it has a wings as big as truth

          Shahrzad Abdi      



 
به بهانه ی درگذشت خواننده مهستی
ساعت ٥:٢٢ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٥ تیر ۱۳۸٦  

اسم مهستی برخلاف آنچه تقریبا همه تلفظ می کنیم؛ در واقع مه سِتی (mah setti) است، "مه" که همه می دونیم چیه و "ستی" که به معنای خانم است و این نام در معنا یعنی خانم ماه یا ماه خانم.

به نظرم مه ستی زیباتر است اما گمونم مهستی برای صدا کردن راحت تر است.



 
حرف های ديگران
ساعت ۱۱:۱٧ ‎ق.ظ روز دوشنبه ٤ تیر ۱۳۸٦  

To LOVE is like playing the piano. First you must learn to play by the rules, then you must forget the rules and play from your heart



 
به خداحافظی، سلام دوباره بايد کرد. به سلام هم شايد
ساعت ٢:۳٢ ‎ق.ظ روز دوشنبه ٤ تیر ۱۳۸٦  

مثل اینکه بلاخره گرفتمش!!!!!!!! آره گرفتمش. به زودی میبندم..

دردناک است. بعد از ... ... خیلی درد داره. دلم می خواهد لعنت بفرستم به مهربانی و سادگیت که هیچوقت به دردم نخورد و همیشه وقتی که دیر بود اومد تا آتیشم بزنه و قلب رو تیکه تیکه کنه.

سخت است. سخت است. سخت است... داره میترکونه و منهدم میکنه و تهی میشه... اما حتما ـ شاید! ـ لازمه! گور پدر چیزی که فردا ممکن است بیاد!! گمونم این باید است. آره باید است.

پ ن اول: اولین گام مادیش رو برداشتم و ..

تا بعدیش



 
آنچه که از این گاوها بايد بياموزيم!
ساعت ٩:۱۱ ‎ب.ظ روز شنبه ٢ تیر ۱۳۸٦  

آقای علی رادبوی یکی از نویسندگان خوب بلاگستان فارسی هستند. ایشون که واقعا نوشته های روونش برای من و بسیاری دیگه خوندی و پر طرفدار است، هر بار با داستان های کوتاهش درس یا آموزه ای رو به خواننده اش منتقل می کند. امروز نوشته ی ایشون حاوی یک فیلم مستند کوتاه بود که به راستی این فیلم میتونه شگفتی قرن باشه. از طرفی نمی خواهم راجع به موضوع فیلم چیزی بگم تا کسانی که می خواهند ببینندش لذت کافی رو ببرند و از طرف دیگه با کمال تاسف سایت یوتیوپ در ایران به سادگی قابل دسترس نیست و به همین دلیل عزیزان بسیاری نمیتونند این مستند شگفت آور رو ببینند. اگر کسی میدونه چطور میشه از یوتیوپ فیلم رو دانلود کرد حتما محبت کند و به من یاد بده تا این مستند رو دانلود و در سروری که در ایران بسته نیست آپلود کنم  تا دیگران بتونند ببینندش.

پ.ن.  تونستم این فیلم رو در سایت دیگه ای پیدا کنم که فکر و آرزو می کنم در ایران بسته نباشه. واقعا ارزش دیدنش رو داره و ...

http://www.hiclip.de/clips/views/bc8814ff676cb0e91829/Battle_at_Kruger.html

اگر لینک بالا باز نشد، امیدوارم به این یکی دسترسی داشته باشید: http://vids.myspace.com/index.cfm?fuseaction=vids.individual&videoID=2030916028