*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
بهار دوست داشتنی
ساعت ٩:٠٧ ‎ب.ظ روز پنجشنبه ٢٢ فروردین ۱۳۸٧  

یک روز فوق العاده زیبای بهاری است. اینقدر زیباست و هوا عالی که باور کردندش بعد از هفته ها سرما و بادهای آزاردهنده برام خیلی راحت نیست. آن قدر عالی که نمیشه حس بدی داشت هر چند که دیشب دیر وقت رسیدیم خونه و کم خوابیدم و اگر روزهای دیگه بود مطمئنا الان نیاز شدیدی به خواب حس می کردم اما الان حتی بی خوابی هم اذیت نمی کنه.
صدای چه چه پرنده های مختلف، آفتاب روشن و هوای مطبوع بهاری، نه سرد و نه گرم و دقیقا! بهار. هوس کردم پاشم برم لب دریاچه.
چند روز گذشته همه اش ابری و نیمه ابری نسبتا سرد بود، طبق پیش بینی هواشناسی فردا باز هوا خراب میشه، اصلا دلم نمی خواد قبول کنم که فردا دیگه همچی بهشتی در کار نیست، واقعا چه حیف اما سعی می کنم به فردا فکر نکنم و با هوای فوق العاده بسیار عالی فراوون خوبه امروز لحظات رو بگذرونم، یکی از بهترین چیزای که توو زندگی گرچه به اجبار اما به هر حال یاد گرفتم این است که به چیزایی که نمی تونم در موردشون کاری کنم یا لااقل فکر می کنم نمی تونم، فکر نکنم یا تا حد امکان فکر نکنم، اینقدر بی خیالی با حال است :))

 نشستم توو آفتاب ملایم و از نوازش نسیم و موسیقی طبیعت لذت می برم، بی خیال فردا. 



 
 
ساعت ٦:٤٩ ‎ق.ظ روز سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۸٧  

دلم می خواهد تا صبح یا یک صبح تا غروب گریه کنم.

دلم می خواهد..



 
اشاره
ساعت ٢:٤۳ ‎ق.ظ روز چهارشنبه ٧ فروردین ۱۳۸٧  

در کدامین گذر بی تاملم

فرصت یافتی که

باد وزان را

عاشق خود کنی،

ای سرو آزاد ؟ 

فهم این راز کار هر کس نیست.



 
هفت سین در واشنگتن
ساعت ٩:٠٧ ‎ب.ظ روز جمعه ٢ فروردین ۱۳۸٧  

اونچه از خوبی که به نوعی به من منتسب است یا من به اون و دست آورد من نیست شایسته ی مباهاتم نمی دونم، همونطور اونچه که از بدیست به این شکلِ، مایه ی حقارت و شرمساریم نیست.
اینکه ایرانی محسوب میشم باعث افتخارم نیست و نه باعث خفتم. پشتوانه ی چندین هزار سال تاریخ شکوهمند ایران. پایه گذار بسیاری از مظاهر اندیشه در تمدن بشری از دست آوردهای این سرزمین باستانیست و ارزشمند. من به هیچ یک از این ارزش ها ارتباطی ندارم گرچه این ارزش ها به من ارتباط دارند به دلیل این واقعیت که در آن خاک متولد شده ام. به خود نمی بالم که تمدن شکوهمند امپراتوری کوروش کبیر از سرزمینی است که منتسب به آنم  همانطور که ننگی بر من نیست که خفت های دوران قاجار در آن سرزمین دوست داشتنی رخ داده است. اما خواهی نخواهی من نسبتی با آنان دارم و آن آشنایی عمیق و از ابتدای من، با ریشه های سرزمین ایران است؛ به همین دلیل هر واقعه ای که در سراسر دنیا در مورد ایران رخ دهد اگر نیک باشد شادی خواسته یا ناخواسته ای هر چند نامحسوس در من ایجاد می کند و اگر زشت باشد اندوهی به این سیاق.
همه ی آنچه که گفتم برای بیان اظهار رضایت شخصی ام از خبری بود که امروز خوانده و دیدم. جشن باستانی نوروز و آغاز دوباره ی سرسبزی زمین از طریق نماد ایرانی آن، در یکی از مهمترین و موثرترین نقاط سیاسی دنیای امروز،
 به نمایش گذاشته شد؛ و این یعنی سر تعظیم فرود آوردن به ارزش های با معنا و ریشه دار در اندیشه ی پیشینیان ایرانی. این یعنی همیشه نیکی و درستی برازنده است.
از جایی که پرشین بلاگ از زمانی که پیشرفت کرده دیگه امکان لینک کردن رو نداره، مجبورم آدرس عکس رو همینجا بنویسم. میز هفت سین بر سفره ی ترمه ی ایرانی در کاخ سفید است.

http://www.whitehouse.gov/news/releases/2008/03/images/20080319-11_p031908cg-0017-515h.html