*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
بهار دوست داشتنی
ساعت ٩:٠٧ ‎ب.ظ روز پنجشنبه ٢٢ فروردین ۱۳۸٧  

یک روز فوق العاده زیبای بهاری است. اینقدر زیباست و هوا عالی که باور کردندش بعد از هفته ها سرما و بادهای آزاردهنده برام خیلی راحت نیست. آن قدر عالی که نمیشه حس بدی داشت هر چند که دیشب دیر وقت رسیدیم خونه و کم خوابیدم و اگر روزهای دیگه بود مطمئنا الان نیاز شدیدی به خواب حس می کردم اما الان حتی بی خوابی هم اذیت نمی کنه.
صدای چه چه پرنده های مختلف، آفتاب روشن و هوای مطبوع بهاری، نه سرد و نه گرم و دقیقا! بهار. هوس کردم پاشم برم لب دریاچه.
چند روز گذشته همه اش ابری و نیمه ابری نسبتا سرد بود، طبق پیش بینی هواشناسی فردا باز هوا خراب میشه، اصلا دلم نمی خواد قبول کنم که فردا دیگه همچی بهشتی در کار نیست، واقعا چه حیف اما سعی می کنم به فردا فکر نکنم و با هوای فوق العاده بسیار عالی فراوون خوبه امروز لحظات رو بگذرونم، یکی از بهترین چیزای که توو زندگی گرچه به اجبار اما به هر حال یاد گرفتم این است که به چیزایی که نمی تونم در موردشون کاری کنم یا لااقل فکر می کنم نمی تونم، فکر نکنم یا تا حد امکان فکر نکنم، اینقدر بی خیالی با حال است :))

 نشستم توو آفتاب ملایم و از نوازش نسیم و موسیقی طبیعت لذت می برم، بی خیال فردا.