*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
نگاهی به جمعیت شناسی زنان ایران
ساعت ۱:۱٠ ‎ق.ظ روز پنجشنبه ٢٥ امرداد ۱۳۸٦  

آمارگیری در ایران برای اولین بار در سال 1335 صورت گرفت. سال 1335 جمعیت ایران
19 میلیون بود كه در سال 1345 به 26 میلیون نفر رسید. میزان افزایش‌ جمعیت بین سالهای
1310 تا 1330 به 2 درصد و 1335 تا 1345 به 1\3 درصد رسید. آمار و اطلاعات از وضعیت
زنان تا این دوران بسیار كم است. منتها می توان بطور كلی اشاره نمود كه اگر چه زنان
در انقلاب مشروطه شركت داشتند اما موفق به كسب حق رای و یا حقوق شهروندی خود نشدند.
هنگامیكه رضاشاه به قدرت رسید اصلاحاتی براساس‌ مدل »آتاتورك« در تركیه را در پیش‌
گرفت كه همان صنعتی كردن و مدرن نمودن جامعه بصورت اجباری و از بالا بود. در سال 1315
استفاده از چادر در مكانهای عمومی ممنوع شد، كه واكنشهای شدیدی را نیز به همراه آورد.
اگر چه قوانین مدنی اساسا منطبق بر قوانین اسلامی بود، اما حداقل سن ازدواج برای دختران
به 15 سال و برای پسران به 18 سال تغییر یافت. امكانات تحصیلی و شغلی محدودی نیز برای
زنان ایجاد گشت.

۱ـ بعد از به قدرت رسیدن شاه، تنها طی دوران كوتاه رشد جنبش‌ ملی و دموكراتیك سالیان
32 _ 1327 سازمانهای زنان با استفاده از خلا قدرت رو به رشد نهادند كه بعد از كودتای
سال 32 فعالیت آنان نیز متوقف شد. در شرایط زندگی زنان تا سال 1342 هیچ تحول مهمی رخ
نداد. طی سالهای 1335 تا 1340 ایران یكی از بالاترین ارقام طلاق را در سطح دنیا به
نمایش‌ گذاشت. این میزان 3\1 برای هر 1000 نفر جمعیت كشور بود. دلیل این را میتوان
در قانون مدنی ایران جستجو كرد كه در تطابق با قانون شریعت، به مرد اختیار تام می دهد
تا هر زمان كه خواست همسرش‌ را بدون اجازه دادگاه طلاق بدهد. تنها شرط ضروری در این
رابطه، وجود دو شاهد عادل است كه در حضور آنان مرد جمله »طلاقت می دهم« را ادا كند.

تغییرات جمعیتی و وضعیت زنان بعد از اصلاحات ارضی

۲ـ »انقلاب سفید« و اصلاحات ارضی برغم خصلت بوروكراتیك، و البته معایب بنیادی آن، تغییراتی
در ساختار جامعه، حقوق خانواده و موقعیت زنان ایجاد كرد. زنان حق رای بدست آورده و
نقش‌ فعالتری یافتند. با مهاجرت وسیع به شهرهای بزرگ كه از جمله نتایج اصلاحات ارضی
بود، جمعیت شهری در سال 1355 به 47 درصد رسید و نیروی كار برابر با 5\2 میلیون نفر
ایجاد شد. با رشد صنعتی جامعه و رشد بخشهای دولتی، زنان از امكانات بیشتری برای تحصیل
و شركت فعال‌تر در جامعه برخوردار شدند.

آموزش‌ و اشتغال

۳ـ یكی از بزرگترین گامها در جهت برابری زنان با مردان و آزادی آنان، سطح تحصیلات و
شركتشان در زندگی اجتماعی است. زنان می‌توانند با برخورداری از آموزش‌ و داشتن شغل،
از وابستگی اقتصادی به مردان رها شده و نقش‌ فعالتری در زندگی اجتماعی ایفا كرده و
سرنوشت خویش‌ را تعیین كنند. در سال 1355 تنها 4\15 درصد جمعیت 7 ساله به بالای كشور
از آموزش‌ برخوردار بودند. این نسبت در زنانی كه آموزش‌ دیده بودند 8 درصد و در مردان
4\22 درصد بود. این شكاف در مناطق روستایی بیشتر بود. در روستاها 11 درصد مردان دارای
تحصیلات بودند كه 9 برابر تعداد زنان با سواد بود كه تنها 2\1 درصد جمعیت زنان را تشكیل
می‌داد.
بعد از اصلاحات تعداد جمعیت باسواد افزایش‌ یافت. در سال 1355، 47 درصد جمعیت 7
ساله به بالای كشور سواد خواندن و نوشتن داشتند. این رقم برای مردان 59 درصد و زنان
5\35 درصد بود.

این آمار نشان می دهد كه اختلاف میان تعداد مردان و زنان باسواد كاهش‌ یافت. بدین
معنی كه تعداد مردان باسواد 7\1 برابر تعداد زنان باسواد بود. از طرف دیگر اختلاف میان
مردان و زنان دارای تحصیلات دانشگاهی بسیار زیاد بود. در سالهای 56 _ 1355 تنها 30
درصد از كل دانشجویان دانشگاهها زنان بودند. یكی از دلایل آنرا میتوان در این امر جستجو
نمود كه بسیاری از زنان پس‌ از ازدواج شغل خانه‌داری را در پیش‌ گرفتند و شرایط ادامه
تحصیل در دانشگاهها سخت‌تر شد. در سال 1355، 11 درصد از زنان ده سال به بالا دارای
شغلی بیرون از خانه بودند، در عوض‌ این رقم برای مردان 64 درصد بود.

بقیه ی این گزارش رو می تونید از اینجا بخونید.