*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
سور چهارشنبه
ساعت ۱:۱۸ ‎ق.ظ روز چهارشنبه ٢٩ اسفند ۱۳۸٦  
شب چهارشنبه ی آخر سال است. یکی دیگه از جشن های باستانی ایران. توو ایران خرابش کردند اما من اینجا تا همیشه سعی می کنم به بهترین نحوی که ازم بر میاد زنده نگهش دارم و برپاش کنم یا حداقل توو این جشن، در جایی که برگزار میشه شرکت کنم. امیدوارم به زودی به نحو درستش توو ایران هم به اجراش بگذارند و خبری از ترقه و شلوغ بازی در اون نباشه، همونطور که در جشن باستانیش با احترام و آرامش همراه بود.

 

توو ایران چهارشنبه شروع شده و اینجا اما هنوز شب نرسیده، امیدوارم آتیش بازی خوبی در پیش داشته باشیم. امیدوارم هر چی زردیست به آتیش اهورایی بدهیم و سرخی و سلامتش رو به جسم و زندگی هامون بیاریم.

چهارشنبه سوری همه ی اهورا باوران و ایران دوستان، در هر کجای دنیا به شادی و خوشی.

**********************************************************************

چهارشنبه سوری؛ «پریدن از روی آتش در فرهنگ ایران نیست»

امروز آخرین سه شنبه سال ۱۳۸۶ و شب آخرین چهارشنبه سال است. همان شبی که ایرانیان از روی آتش می پرند به امید آنکه زردی و ضعفشان را به آتش دهند و سرخی و نیروی آتش را از آن خود کنند.

صاحبنظران بسیاری می گویند مراسم چهارشنبه سوری از دوران پس از ورود اسلام به ایران به شکل فعلی برگزار می شود و پیش از آن، ایرانیان با به جای آوردن آیینی دیگر برای  تقدیس و گرامیداشت آتش،  به پیشواز نوروز می رفتند.

کورش نیکنام، موبد زرتشتی در تهران در گفت و گو با رادیو فردا درباره قدمت برگزاری این جشن می گوید.

آقای نیکنام، ریشه چهارشنبه سوری به چه زمانی می رسد؟

در سنت های کهن این سرزمین بر این باورند که ۱۰ روز مانده به نوروز باید خانه تکانی کنند، زیرا پنج روز مانده به نوروز میزبان روان و فروهر درگذشتگان خود هستند. به همین دلیل دوست دارند خانه تمیز و پاکی داشته باشند و دل هایشان از کینه پاک باشد و برای فروهر درگذشتگان میزبانی زیبا و مناسب باشند.

جشن نوروز و فروردین مربوط به فروهرهاست، بنابر این پنج روز مانده به نوروز آتشی بسیار شایسته روشن می کردند ( البته نه در کوچه ها و با ترقه) و راهی را روشن می کردند تا فروهر درگذشتگان به سوی آنها بیایند. درست روز اول نوروز، این آتش را به پشت بام ها یا بلندی کوه ها می بردند و آتش افروزی بزرگی داشتند برای بدرقه همان فروهرها که پنج روز مهمانشان بودند.

این سنت بعدها تبدیل شد به چهارشنبه سوری، در حالی که ما پیش از اسلام عدد چهارشنبه نداشتیم و این جشن تازه تر است.

البته آتش افروزی قدمت خود را دارد ولی احتمال دارد به دلیل تعصبی که حکومت های اولیه بعد از اسلام در ایران داشتند اجازه ندادند این جشن به شکل اولیه اش برگزار شود و این شکل جدید، تدبیر افرادی بوده که می خواستند این آئین را انجام دهند وپیش خود گفتند، از آن جایی که بعضی از اقوام عرب چهارشنبه را نحس می دانند، آتشی روشن می کنیم تا نحسی چهارشنبه را از بین ببریم. و به این ترتیب، چهارشنبه سوری جشنی شد برای   از بین بردن نحسی چهارشنبه .

آقای دکتر! شما به فروهر درگذشتگان اشاره کردید. منظور از فروهر درگذشتگان چیست؟ بیشتر در این باره توضیح دهید.

در باور کهن سرزمین ما هویت انسانی دو بعد مادی دارد که شامل جسم و جان است و دو بعد دیگر شامل روان که همان روح است  و فروهر.

فروهر، نیروی اهورایی در وجود همه انسان هاست،  یعنی یک روح القدس یا روح اهورایی و ویژگی هایی که از آغاز در وجود همه انسان ها، برای نیک بودن به یادگار و امانت سپرده شده است.

بر اساس همین باور، فروهر همه انسان هایی که تا کنون زیسته اند به سوی زمین بازمی گردند و به بازماندگان خود سرکشی می کنند. ایرانیان به انگیزه  چنین مهمان های ارزشمندی  سعی می کنند با هم مهربان باشند، خانه هایی زیبا داشته باشند، لباس های نو بپوشند، خوشحال باشند، سبزه بکارند و سفره نوروز را بیارایند تا فروهر درگذشتگان خوشنود شوند و در سال نو خیر و برکت را به آنها ارزانی کنند.

دلیل شباهت کلامی بین فروهر و فروردین چیست، آیا ریشه آنها مشترک است؟

بله، درست است. فروردین همان فروشی است و ریشه اصلی اوستایی آن «فرورتی» است که در فارسی به فروَهر تبدیل شده است. یعنی فروشی و فرورتی تبدیل شد به فروردین و ما ماه اول را ماه فروهرها نام نهادیم.

درست نوزدهمین روز ماه فروردین هر سال می شود روز فروردین از ماه فروردین  که آن روز را جشن فروردین گان و جشن فروهرها می دانند.

چه رابطه ای بین فروهری که شما نام بردید و سمبل فروهر که ما ایرانیان می شناسیم و به شکل یک موجود بال دار است وجود دارد؟

فقط اسم آنها مشترک است. فروهر یک بعد مینوی و نیروی خدایی است در درون انسان که شکلی ندارد. و این سمبل فروهر با شاهین بال دار، آرم کهن این سرزمین است که اندیشمندان و هنرمندان آن دوران با ترکیبی از آیین مهر ایرانی و آیین زرتشت درست کردند و از آغاز حکومت هخامنشیان بر سنگ نگاره ها می بینیم و بر گرفته از آیین هایی است که در آن روزگار وجود داشته.

سه بال این شاهین، نشانه اندیشه نیک، گفتارنیک و کردار نیک است و دامن سه قسمتی آن نشانه زیر پا گذاشتن اندیشه بد، گفتار بد و کردار بد است.

دو شاخک آن نیز نشان دهنده تداوم خرد رسا و دور کردن صفت اهریمن است. حلقه ای که بر دست این سمبل است مربوط به آیین مهر ایران است که حلقه پیمان و دوستی است که به شکل خورشید در آمده است.

نظرتان را در مورد نحوه  برگزاری مراسم چهارشنبه سوری به شکل امروزی بیان کنید. آیا تشابهی بین برگزاری این مراسم در گذشته های دور با امروز وجود دارد؟

اگر ما مفهوم وجودی این جشن پیش از آغاز سال را به مردم توضیح دهیم که مشابه مراسم آتش بازی هایی در آسمان است که برای فرا رسیدن کریسمس یا بعضی آیین های نیک انجام می دهند، مردم از آن استقبال می کنند. در ایران نیز باید چنین چیزی نهادینه شود که ما می خواهیم به استقبال نوروز و فروهر درگذشتگان برویم پس نیازی به ترقه نیست. آتش بازی باید بدون خطر باشد و خود دولت آن را برگزار کند.

خوشبختانه چند روز پیش در اثر تلاش چندین ساله سازمان میراث فرهنگی ، نوروز به ثبت جهانی رسید. ما هشت سال پیش در ارگ بم نوروز را برگزار کردیم و از کشورهای مختلف آمده بودند و از همان زمان تلاش کردیم که در میراث فرهنگی جهان، نوروز به عنوان یک جشن جهانی ثبت شود.

آقای دکتر به آداب و رسوم آتش بازی و  حضور آتش در این مراسم اشاره کردید. آیا پریدن از روی آتش یا رقص به دور آن و خواندن نیایش ها مرسوم بوده است؟

آتش هویت ارزشمند این سرزمین است و این که برخی بر این باورند که ایرانیان آتش را می پرستیدند اشتباه است. ما ایرانیان افتخار می کنیم که با کشف آتش، آغازگر تمدن بودیم و داستان هوشنگ در شاهنامه فردوسی به آن پرداخته است.

ایرانیان باستان آتش را در کنار سه عنصر دیگر یعنی خاک، آب و هوا گرامی می داشتند و در تمام آتشکده های ایران تمام این عناصر در کنار هم  مورد احترام است و آتش یک درجه بالاتر است زیرا آتش مانند موجود زنده نیاز به حمایت دارد و به همین دلیل است ما ایرانیان می خواهیم عنصری را که کشف کرده ایم حفظ کنیم و به جهان بگوییم که ما آن را پدید آورده ایم.

ولی متأسفانه ما به هویت های خود نمی پردازیم و به آن افتخار نمی کنیم . این زرتشتیان هستند که با تعداد اندک  هنوز «جشن سده» را برگزار می کنند. آتش در این سرزمین چیز ارزشمندی بوده و از روی آن نمی پریدند بلکه با حرکات موزون آرام به دور آتش، نیایش هایی به زبان اوستایی می خواندند که ای آتش، ای پدیده نیک آفریده اهورا مزدا همواره در این سرزمین جاودانه باش و گرمی و روشنی تو در وجود انسان همواره پایدار باد. در تعصبات، این حرکات زیبا و معنوی به دور آتش، حمل بر آتش پرستی شد و سعی کردند بر روی آتش پای گذارند و از روی آن بپرند که این موضوع در فرهنگ ما درست نیست و بی احترامی به هویت نیک این سرزمین جایز نیست.

تعصب ها همیشه موجب از بین رفتن بسیاری از سنت های نیک انسانی می شود.

امیدوارم خوش و خرم باشید و سالی خوب و سرشار ازشادی و محبت  را برای هم آرزو کنیم.