*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
یکی از روزهای زندگی
ساعت ٧:٠٤ ‎ب.ظ روز شنبه ٤ اردیبهشت ۱۳۸٩  

زندگی با همه ی بدی هاش، با همه ی خوبی هاش مثل ِ مثل ِ همیشه درگذره. گاهی شاد و گاهی غمگین، فقط خدا کنه به بی تفاوتیش نرسه که وحشتناک ترین حالتشه.

بعضی حرف ها چقدر زیاد شنیده شده و کلیشه ای هستند، اما خوب، واقعیت دارند و با همه ی کلیشه شدنشون باز هم بیان میشن مثل همین چند خط که الان نوشتم.

امروز آرومم و بعد از مدت های طولانی حوصله کردم بیام اینجا یک چیزی بنویسم. توو این مدت که ننوشتم کلی مطلب درست حسابی برای نوشتن داشتم، مثل همین دیروز، که لذت بردم از آموختن چیزهایی و کشف یک سری مسائل برای خودم اما با اینکه فکر کردم اگر اینجا بنویسم برای عده ای مثل خودم علاقمند، خوندنی خواهند بود، اما باز هم این کار رو نکردم، حس ِ دیگه، حالا یک کم حس نوشتن بود و اونم حرف های همین جوری کلیشه ای، اومدم و دارم می نویسم.

از کشفیات دیروزم بگم، البته مطمئنا حوصله نمی کنم همه اش رو بنویسم اما خوب چند کلمه هم بد نیست.

از سال ها پیش رابطه ی زبان فارسی را با زبانی در شمال اروپا می دونستم، اما دیروز آن زبانی را که فارسی تقریبا باهاش رابطه ی مستقیم داره پیدا کردم.

Faroese اسم آن زبان هست، جدای از اینکه در زبان انگلیسی چطور تلفظ می شود، مردمانی که به این زبان تکلم می کنند زبان خودشان را / فوی'ریست/ می نامند. با توجه به آنچه بیان شد، ناگفته پیداست که این واژه به چه چیز شبیه است، به نام زبان ما،"فارسی". ما در اندیشه ی اینکه اصل لغت "فارسی" پارسی بوده و بعدها بعد از حمله ی اعراب به فارسی تبدیل شده و چنین و چنان بوده ایم، اما جالب اینکه اصل لغت با همین حرف "ف" شروع می شده بعد از ورود به فلات ایران تبدیل به "پ" شده و بعدها به دلیل ذکر شده دوباره به "ف" تبدیل شده است.

زبان Faroese در میان گروهی از مردم اسکاندیناوی، در حدود 48 هزار نفر در جزیره ی Faroe در دریای نروژ رواج دارد و 25 هزار نفر هم در دانمارک به این زبان صحبت می کنند. با توجه به مطالعات کوتاه مدت من، در این زبان بسیاری از واژگان با کمی تفاوت شبیه لغاتی هستند که ما فارسی زبانان آن ها را به کار می بریم و بعضی واژه ها با تفاوت ها و افتادگی های بیشتر در زبان فارسی وجود دارند. بسیاری از تفاوت ها در حروفی است که جایگاه تلفظشان  به هم نزدیک است، همچون حروف "ت"و "د" که بسیار به هم تبدیل می شوند،  دوستان آشنا به زبانشناسی با این موضوع آشنایی کامل دارند، مانند واژه ی "گفتم" که بسیاری از فارسی زبانان در محاوره  گفدم تلفظ می کنیم. از این دست لغات بی شمارند، در زبان های مختلف هندواروپایی که فارسی یکی از آن هاست این تشابه و تبدیل ها بی شمارند مثلا واژه ی "در" به معنی ورودی هر مکان، در زبان انگلیسی "door" در زبان آلمانی "tu:r" /توُر/ تلفظ می شود. شباهت لغات در زبان فارسی با زبان فوی'ریست در بی شمار لغات از چندین طریق متفاوت آشکار است. بسیاری لغات در زبان فارسی هستند که از نظر منطقی با لغاتی که در زبان فویریست هستند یکی هستند، منظور از نظر منطقی یعنی، مثلا نور و آتش از نظر منطقی با هم ارتباط دارند، از نظر ظاهر اما هیچ شباهتی در حروف نور و آتش نیست. البته من این دو لغت را فقط برای بیان منظورم آوردم و هیچ ربطی به این زبان ها ندارند، و نمی دانم که نور یا آتش در زبان فویریست چه می شوند.

به هر حال از این دست لغات با کمی دقت بسیار در این دو زبان پیدا می شوند و نشان از این دارند که اجداد مردمان ساکن در ایران زمین روزگاری در گذشته های بسیار دور از شمال اروپا مهاجرت کرده و به فلات ایران رسیده و ساکن شده اند.

علاقمندان به شناختن بیشتر این زبان می توانند روی کلمه ی Faroese کلیک کنند و بیشتر با این زبان آشنا شوند اما برای یافتن هم ریشگی واژه با فارسی نیاز به سرچ هر لغت در دیگشنری های وزین و یافتن ریشه ها در زبان لاتین هست.

اگر شد می خواهم وقتم را بیشتر بگذارم برای مطالعه ی زبان و فرهنگ مردم "فارو ـ"، امیدوارم بتونم روزی به آنجا سفر کنم و از نزدیک با آن مردم و فرهنگشون آشنا بشوم.

هیچ وقت فکر نکرده بودم که اجداد ما وایکینگ بودند! :))

مباحث دیگری هم بوده که دیروز شانس آموختنشان را داشته ام اما دیگر از بیانشان خودداری می کنم.