*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
 
ساعت ۱:۱٦ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٢۸ فروردین ۱۳۸٦  

حالم بهتر شده و میتونم رو پام واستم و به کارهام برسم، فقط هنوز یک مقداری انرژی کم میارم. این واسه اون دو سه نفر دوست نازنین که جویای احوالم شدند

بعدم اینکه حرفم نمیاد (الحمد ا..) بنابراین چیز دندون گیری برای نوشتن ندارم. شدیدا درگیر مشکلات زندگی هستم، این هوا!! واسه همین احساس می کنم فعلا زیادی زنده ام. بلاگ نویسی واسه کسی که زیادی زنده است یک کمی لوکس است، فعلا فرصت لوکس بازی ندارم. خودم کار کم دارم یک کاره به من پیشنهاد نوشتن کتاب می دهند!! جل الخالق، من از کی تا حالا مولف شدم خودم خبر ندارم! حالا اگر توی دوره بی کاریم بودم باز یک چیزی اما الان!  تا بوده همین بوده یا اصلا کار نداشتم و به قول مازندرانی ها قورباقه می پروندم! یا یک دفعه انواع و اقسام کارها باهم می ریزند سرم و دیگه فرصت نمی کنم سر بخارونم

دیگه چی؟؟؟

 دیگه هیچی

تا بعد قربون همگی