*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
هوای خيلی خوب
ساعت ۱٢:۱۸ ‎ب.ظ روز شنبه ٢٦ خرداد ۱۳۸٦  

امروز یک صبح "توپ" بهاری ه! نزدیک تابستون است اما هوا شبیه ییلاقات می مونه. باد خنکی که یک کم سردت میشه وقتی پوست رو نوازش میکنه اما لذت بخش است. اینجا هوا کلا باحال است، پر از اکسیژن. هر وقت به این موضوع فکر میکنم یاد تهرانی های گرامی میوفتم که به معنی واقعی از همه چی محرومند، حتی هوای پاک ـ نسبی ـ هم ندارند! so sorry

این یادداشت رو صرفا برای اینکه واسم یادگاری بشه، دارم مینویسم وگرنه هیچ ارزش عمومی نداره. آسمان کاملا پوشیده از ابرهای سفید است یعنی عملا آسمون سفید است. دیشب بارون اومده و هنوز برگ ها خیسند. بلبل ها و سینه سرخ ها هم که دیگه گاهی صداشون خسته ام میکنه البته الان بد نیست، یکی دو تا بیشتر نیستند و هنوز صبح است، کار به تحمل نکشیده است. درحال حاضر باحال است.

چهارشنبه گذشته یک برنده ۷ رقمی داشت که بیش از ۱۳ میلیون  یورو برد. جدا خیلی باید شانس بالا باشه که ۷ تا عدد رو از بین دو سری ۴۹ تایی درست انتخاب کنی!! اصولا فقط میشه بهش گفت خداتا شانس!! البته این پول الزاما خوش شانسی نیست باید دید فرداش زندگيش رو چطور خودش و باقی شانس ها میسازند. اصولا وقتی ذهنم به افکار فرا تک نفریم مشغول نیست اصلا آرزوی همچی پولی نمیکنم، این فراتک نفری که اصطلاح اختراعی الان خودم بود، با مثال معلوم میشه.

یکی از آرزوهای من ساختن مدارس شبانه روزی، با سیستم صحیح آموزشی و امکانات است برای بچه های افغانستان است ـ حالا چرا افغانستان، دلیل خودشو داره ـ که نیاز به میلیاردها یورو داره. یا مثلا یکی دیگه اش، ساختن بیمارستان های تخصصی برای آموزش زنان در سراسر ایران هست، تا فرایند پرورش فرزند، پيش و در زمان بارداری و همچنین آماده کردن نیازمندی ها برای زایمان به روش های مدرن است، که در سلامت جسمی و به خصوص روانی نوزاد و خانواده در سراسر زندگیش بسیار تاثیرگذار است. یکی دیگه این دسته آرزوها ـ صحیح تر است بگم رویاها ـ که از دوران دبیرستان توی ذهنم بوده و هست!، پروژه ی کشیدن رودخانه ای ـ مثلا در حد ولگا ـ از البرز شمالی به استان های کویری ایران ـ برای بیابان زدایی و بهبود زندگی کویر نشینان ـ است که طبق صحبتی که چندین سال پیش، با مهندسی در همین رشته ی کاری داشتم، فقط هزینه ی تحقیق اولیه برای این پروژه، بالغ بر ده ها میلیارد میشه! خلاصه که در زمان اندیشیدن به این رویاهای شیرین، به شدت نیاز دارم یکی از بانک های درست حسابی سوییس بهم وام بلاعوض!!! بده. یا لااقل واسه اجرای یکیشون یک دونه از این لوتوری های هفتگی رو برنده بشم.

این هوای امروز هم عجب رویا پروریه قوی داره! البته در حال حاضر اینقدر به شدت از هوای خوب دارم لذت میبرم که به فکر لوتوری نیستم اما خوب امروز شنبه است، بد نیست ۷تایی رو بدهند به من ـ قضیه پنبه دونه است ـ، اما به شدت کار مثل اون آقایی هست که رفته بود مشهد، کل کل میکرد با امام رضا که چرا این همه سال، دعام رو مستجاب نمی کنی بخت آزمایی برنده بشم؟ امام رضا شب کلافه میاد تو خوابش میگه: فلان فلان شده، تو اول یک بلیط بخر!  

 خوب دیگه علافی بسته، امروز به شدت ثبت گردید! 

 خورشید خانم هم تشریف آوردند. سلام آفتاب عالم تاب.