*** در مسیر زندگی ***

بی سر زمین تر از باد*** سابق***
 
شهریور* دی
ساعت ٢:۱٠ ‎ق.ظ روز سه‌شنبه ٤ دی ۱۳۸٦  

امشب کریسمس اییو است. به همه ی اون هایی که بهش اهمیت میدند تبریک و شاد باش.

تا نیم ساعت دیگه قرار به مناسبت شب شروع کریسمس بریم بیرون. منم جای اینکه حاضر بشم، نشستم اینجا دارم قصه میگم! (البته همینطور که دارم می نویسم، در حال آماده شدن هم هستم!)

فکر کنم حوصله نوشتن چیزی که حرفش رو زده بودم رو نکنم. اصولا هیچ حرفی برای اینجا نوشتن ندارم!! چون هر چی می خوام بنویسم یا میگم ماله اینجا نیست یا اگه هست، من حوصله ام نمیگيره وقت پاش بگذارم.

شب یلدای امسال چندمین شب یلدای سال های اخیر بود که هیچ رنگ و بویی ازش نداشت، جز تبریک دوستان، که ممنون همه اشونم. امیدوارم به تک تکتون خوش گذشته باشه. البته از همه بیشتر شب زنده داری کردیم، بدون اینکه یک خط حافظ بخونیم! کی میشه این تله شب زنده داری ها، پیشوندش بیوفته؟

مریم جان ممنون که بجای من به حافظ تفعل زدی. کاش می گفتی کدوم غزل اومد.

دی ماه شروع شده و چه ماه پر ارزشی است. این ماه مملو از روزهای مبارکی است که تولد بهترین دوستانم رو در خودشون دارند. فعلا این ماه پر از دوستان نازنین مبارک تا هر روز به موقع تولد تک تکتون رو تبریک بگم.  برم که دیگه دیر شد.

نگرانم..

* شهریور روز چهارم هر ماه خورشیدی است، تیتر، تاریخ این روز در تقویم خورشیدی ایرانیان باستان است.

پ.ن. تازه برگشتم. راستش اونجوری که فکر می کردم نبود یا نشد! همچی خوش نگذشت و در نتیجه باحال نبود. کلی گشتیم آخرشم رفتیم یک رستوران که در واقع از سرناچاری بود چون هر جای دیگه که قصد داشتیم بریم یا بسته بود یا اینکه مثل جای اصلی که در نظر داشتیم ۲ دقیقه قبل از رسیدنمون درها رو بست حسابی هم شلوغ بود و دیگه مهمون راه نداد! خلاصه اینم شبی بود واسه خودش.