ساعت ٧:٢٧ ب.ظ روز چهارشنبه ٢٩ اسفند ۱۳۸٦ |
هنوز بیشتر از دوازده ساعت به شروع سال نو مانده. اینجا چندان بوی نوروز نمی دهد, از سحرگاه برف آرام آرام شروع به باریدن کرده و لایه نازک سفیدی، بیشتر جاها را پوشانده است. خیابون های شلوغ و بازارهای رنگارنگ و پر سر و صدای ایران به ذهنم می آید. ماهی قرمزهایی که هر گوشه در لگن های پلاستیکی وول می خورند و پلاستیک های نازک و تنگ های بلوری با یک یا چندتایی از ماهی ها به دست مشتری هایی که عجله دارند داده می شوند. خرید و عجله و ترافیک و قیمت های یک هفته ای چند برابر شده و ذوق و شوق بچه ها و لباس های نو و خانه های گرد و غبار گرفته و پرده های تازه شده و سفره و میزهای هفت سین و سبزه و سنبل... همه ی این ها بوی نوروز و سال نو آریایی است. این همه شور و شوق زندگی. فرا رسیدن روز اول بهار و نوروز طبیعت برای همه ی شما دوستان عزیزم، به شادی و سلامت |