ساعت ٩:٤۳ ب.ظ روز چهارشنبه ٩ آذر ۱۳۸٤ |
ارسطو بر اين باور است كه آدمی موجودی اجتماعی است؛ برای او سه نوع خوشبختی وجود دارد: اول، يك زندگی سرشار از سرگرمی و لذت جويی؛ دوم، زندگی ايی كه انسان در آن آزاد و مستقل است و سومين نوع خوشبختی، غوطه خوردن در پهنه فلسفه و پژوهش و تفكر است. ارسطو آنگاه نتيجه میگيرد كه برای يك زندگی پر معنا و به مفهوم واقعی خوشبخت، بايد هر سه نوع اين خوشبختیها در كنار هم در زندگی انسان وجود داشته باشد. بنابراين ارسطو هرگونه يكسونگری را مورد انتقاد قرار ميدهد و میگويد آنكس كه فقط به بدن و لذتهای مادی میانديشد، يكسو نگر است و آنكس نيز كه فقط در دنيای فكر و تعمق و انديشه است او هم به نوبه خود يكسو نگر است. بنابراين خوشبختی واقعی از اعتدال و آميزش همه انواع خوشبختیها و لذتها و كنار گذاردن يكسونگری بدست ميايد. از نگاه ارسطو داشتن اوقات فراغت كه لازمه تفكر و كنجكاوی و مطالعه است ، اهميت زيادی در تكامل فكری و معنوی انسان دارد. لذا او تاكيد میكند كه فقرا و بطور كلی همه كسانی كه فاقد اوقات فراغت كافی اند، امكان تكامل و رشد فكری را ندارند. برگرفته از سايت ايران امروز |